تجزیه وزارت آموزش و علوم قرقیزستان

در قرقیزستان، وزارت آموزش و علوم به دو بخش مستقل تقسیم شد: ·       وزارت آموزش و پرورش مسئول آموزش پیش‌دبستانی، ابتدایی، پایه و متوسطه عمومی و همچنین آموزش حرفه‌ای ابتدایی است. ·       وزارت علوم، آموزش عالی و نوآوری مسئول فعالیت‌های علمی، علمی-فنی و نوآورانه، آموزش عالی و مالکیت معنوی است. طبق فرمان ریاست جمهوری، هیئت وزیران باید ظرف دو ماه مقررات و طرح‌های مدیریتی وزارتخانه‌ها را تصویب کند. آیا این امر کیفیت آموزش را بهبود می‌بخشد و کمبود پرسنل مورد نیاز را برطرف می‌کند؟

در قرقیزستان، وزارت آموزش و علوم به دو بخش مستقل تقسیم شد:

·       وزارت آموزش و پرورش مسئول آموزش پیش‌دبستانی، ابتدایی، پایه و متوسطه عمومی و همچنین آموزش حرفه‌ای ابتدایی است.

·       وزارت علوم، آموزش عالی و نوآوری مسئول فعالیت‌های علمی، علمی-فنی و نوآورانه، آموزش عالی و مالکیت معنوی است.

طبق فرمان ریاست جمهوری، هیئت وزیران باید ظرف دو ماه مقررات و طرح‌های مدیریتی وزارتخانه‌ها را تصویب کند.

آیا این امر کیفیت آموزش را بهبود می‌بخشد و کمبود پرسنل مورد نیاز را برطرف می‌کند؟

فریده ریسقولوا، کارشناس مستقل در حوزه آموزش:

نه تنها ارزیابی خود تقسیم، بلکه درک آنچه در پی خواهد آمد و آنچه باید انتظار داشت، مهم است. چنین تصمیمی فرصت‌های جدیدی را ایجاد می‌کند و با خطرات خاصی همراه است. تداوم بین سطوح آموزشی - از پیش‌دبستانی تا دانشگاه - مهمترین شرط برای بهبود کیفیت آن است.

این هدفی است که اصلاحات اخیر دنبال می‌کند - ابتکارات استراتژیک وزارت آموزش و علوم با هدف نزدیک‌تر کردن مدارس و دانشگاه‌ها. برنامه «آلتین قازیق» سازوکارهای مهمی مانند موارد زیر را معرفی کرد:

·       حمایت دانشگاه‌ها از مدارس؛

·       کارآموزی‌های دانشجویان سال سوم و چهارم در مدارس؛

·       آموزش تخصصی در کلاس‌های ارشد با امکان حضور در دانشگاه‌ها و کالج‌ها.

این اقدامات برای از بین بردن شکاف بین برنامه‌های آموزشی مدرسه و حرفه‌ای، به ویژه از نظر آموزش معلمان آینده، اجباری شده‌اند.

اکنون که مدیریت سیستم آموزشی بین دو وزارتخانه تقسیم شده است، ایجاد یک مکانیسم پایدار برای تعادل بین‌بخشی و ارتباط بین آنها بسیار حیاتی است. بدون یک مکانیسم هماهنگی مشخص بین دو وزارتخانه جدید، این خطر وجود دارد که ابتکاراتی مانند «آلتین قازیق» به بین ساختارها ختم شود - بدون توزیع واضح مسئولیت و حمایت سیستماتیک از هر وزارتخانه.

سازماندهی مجدد ساختاری به تنهایی مشکلات سیستمی در آموزش را حل نمی‌کند. کیفیت آموزش نه به تعداد ادارات، بلکه به سیاست‌های منسجم و هماهنگ، کارایی مدیریت، کیفیت پرسنل و بودجه کافی بستگی دارد. تجربه سال‌های گذشته نشان می‌دهد که تغییرات جزئی در ساختار و تغییرات مکرر در رهبری فقط کار اداره و کل سیستم را بی‌ثبات می‌کند.

این تقسیم‌بندی ممکن است با قطع ارتباطات برقرار شده و ایجاد اختلال در تداومی که طی سال‌های متمادی به دست آمده است، تعامل بین سطوح آموزشی - مهدکودک، مدرسه، آموزش فنی و حرفه‌ای و دانشگاه‌ها - را پیچیده کند. این امر به ویژه در زمینه توسعه حرفه‌ای مداوم معلمان و اجرای ابتکارات بین‌المللی جهانی مانند PISA-2025 بسیار مهم است. علاوه بر این، بدون تعامل شفاف، خطر تکرار وظایف، کند شدن کار مقرراتی و کاهش اثربخشی اصلاحاتی که از قبل آغاز شده‌اند، افزایش می‌یابد.

اکنون تمرکز نباید فقط بر ایجاد دو وزارتخانه باشد، بلکه باید بر ایجاد یک سیستم ائتلافی روشن بین آنها باشد تا یکپارچگی سطوح آموزشی حفظ شود و سرعت اجرای استراتژی‌های تعیین شده تا سال 2040 از بین نرود. این تقسیم‌بندی می‌تواند موفقیت‌آمیز باشد اگر منجر به چندپارگی، تکرار وظایف و اختلال در ارتباط منطقی بین سطوح آموزشی نشود، که این امر دلیلی برای تفرقه و پیچیدگی بیشتر تعامل بین تمام سطوح آموزشی خواهد شد. آنچه اکنون مهم است، حفظ یک مسیر آموزشی واحد، تضمین تداوم و از دست ندادن آنچه که از قبل شروع به نتیجه دادن کرده است، می‌باشد. تغییر نام‌ها و ساختارها فقط یک شکل است. محتوا نیز باید در جهت بهبود شرایط برای دانش‌آموزان، معلمان و محققان باشد. نکته اصلی این است که هدف نهایی را فراموش نکنیم: بهبود کیفیت آموزش برای همه.

اوموتخان تینالی‌یِوا، معاون سابق وزیر آموزش، متخصص مسائل بشردوستانه در مرکز ابتکارات تخصصی «آی اردو»:

یک اصلاحات شایسته به بهبود کیفیت آموزش و آموزش پرسنل مورد تقاضا کمک خواهد کرد، اما همه چیز به سیاستی بستگی دارد که دو بخش جدید ایجاد خواهند کرد. یا یک تصاحب ترجیحات اضافی خواهد بود، یا یک سیاست کلی واقعاً شایسته، تأیید شده و هماهنگ.

به طور کلی، این ابتکار از نظر وظایف و اهداف منطقی است. سوال این است که خود سازوکار تا چه حد منطقی و هدفمند خواهد بود؟ بدترین چیز این است که اگر متخصصان را تحت فشار سازماندهی مجدد از دست بدهیم. ما در حال حاضر کمبود پرسنل حرفه‌ای در حوزه مدیریت داریم.

یک سال پیش، مهلت قانونی برای افزایش تعداد کارکنان سازمان‌های دولتی وضع شد. از یک طرف، ممکن است به نظر برسد که ایجاد دو وزارتخانه به جای یک وزارتخانه منجر به افزایش دستگاه بوروکراتیک خواهد شد. اما اکنون وزارتخانه متمرکز از قبل تمام زیرساخت‌هایی را که بر بخش‌های مختلف نظارت دارند، دارد. من دلیلی برای افزایش تعداد کارکنان نمی‌بینم.

این تقسیم‌بندی با این واقعیت توجیه می‌شود که اهداف و مقاصد این بخش‌ها متفاوت است. آموزش متوسطه یک سیستم جمعی (بخش پیش‌دبستانی و مدارس جامع) است که دانش، مهارت‌ها و ارزش‌های اساسی را در کودکان شکل می‌دهد. آموزش عالی، آموزش حرفه‌ای و علمی پرسنل است. هر دو سیستم به طور متفاوتی عمل می‌کنند و باید بر اساس آن مدیریت شوند. از این نظر، تقسیم‌بندی منطقی است. فکر می‌کنم هنگام تصمیم‌گیری، تجربه بین‌المللی نیز در نظر گرفته شد - در آلمان، روسیه، کره جنوبی، قزاقستان، وزارتخانه‌ها نیز تقسیم شده‌اند، تفاوت ممکن است در نام باشد.

در اصل، با تدبیر درست، تنها موضوع مدیریت رسمی می‌تواند بر عهده وزارت آموزش و پرورش باقی بماند و سایر مسائل را می‌توان به سطح مقامات محلی و تقسیمات ساختاری واگذار کرد. اما در هر صورت خطراتی وجود خواهد داشت و مهم‌ترین آنها این است که آیا ایجاد یک استراتژی واحد امکان‌پذیر خواهد بود یا خیر.

این وزارتخانه‌ها به طور رسمی و روی کاغذ ایجاد شده‌اند. امروزه هیچ هماهنگی بین آنها وجود ندارد و باید ایجاد شود. نه تنها توزیع واضح مسئولیت‌های عملکردی، بلکه به یاد داشتن این نکته نیز مهم است: سیاست آموزشی باید یکپارچه باشد. در غیر این صورت، کل ابتکار محکوم به شکست خواهد بود.

من فکر می‌کنم این تقسیم‌بندی، پیش از همه، برای آموزش پیش‌دبستانی و متوسطه مفید است. اکنون شاخه‌های تحصیلی در سطح دبیرستان راه‌اندازی شده است و آموزش حرفه‌ای اولیه به این زنجیره گره خورده است. چنین متخصصانی در بازار داخلی تقاضای زیادی دارند. بخش آموزش عالی با تقاضای پرسنل در بازار مشکل دارد، به همین دلیل توقف آموزش غیر حضوری در برخی رشته‌ها اعلام شد.

آلماز تاجیبای، مدیر مرکز تحلیل سیاست‌های دولتی:

زمانی دولت قصد داشت تعداد وزارتخانه‌ها و ادارات را کاهش دهد و اکنون تصمیم گرفته است که آنها را بر اساس مسئولیت‌های عملکردی تقسیم کند.

با توجه به گذار به آموزش ۱۲ ساله و بازنگری آموزش دانشگاهی، اگر اصلاحات واقعاً مانند غرب انجام شود، این امر ممکن است توجیه‌پذیر باشد. به عنوان مثال، در آلمان، آنها می‌توانند ۱۳ سال در مدارس تحصیل کنند، یک سیستم دوگانه ایجاد می‌شود، زمانی که تئوری در یک مدرسه حرفه‌ای همراه با کسب مهارت‌های عملی در شرکت‌های پیشرو مطالعه می‌شود. در عین حال، مدت تحصیل در دانشگاه‌ها کاهش می‌یابد. اما دانشگاه‌های ما به دلیل جمع‌آوری بودجه بر اساس تحصیل پولی، علاقه‌ای به کاهش مدت تحصیل ندارند و این برنامه دارای مطالب بی‌ربط و موضوعات غیر ضروری زیادی است. تحقیقات و آزمایش‌های علمی باید در مؤسسات آموزش عالی انجام شود تا کیفیت آموزش بهبود یابد. اگر برنامه‌ها اصلاح شوند، اصلاحات توجیه‌پذیر است، اگر همه چیز به همان شکل باقی بماند، من دلیلی برای تقسیم وزارتخانه نمی‌بینم.

باید بین دو وزارتخانه هماهنگی وجود داشته باشد تا فارغ‌التحصیلان مدارس برای تحصیل در دانشگاه‌ها آماده شوند و انتقال از یک سطح آموزشی به سطح دیگر، مطابق با استانداردهای یکپارچه، روان و با برنامه‌ریزی انجام شود. به طوری که در نتیجه، پرسنل آموزش دیده و مورد تقاضا در بازار کار ظاهر شوند. اگر این اتفاق نیفتد، این صرفاً یک کار صوری است. زمان همه چیز را مشخص خواهد کرد.

منبع:

https://24.kg/obschestvo/329314_razdelenie_ministerstva_obrazovaniyakr_shag_vpered_ili_novyie_problemyi_iriski/

کد خبر 24153

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 12 =